پدیدهها را میتوان شناخت، ولی نگاه از نظرگاههای گوناگون، شناخت متفاوتی را برای انسان حاصل میکند. هر یک از این نظرگاهها از آنجا که تنها به بخشی از پدیدهها توجه کرده و از روشی خاص به بررسی و تحقیق در مورد آنها میپردازند، نقصها و کاستیها دارند.
من در اینجا به چگونگی بررسی و تحقیق در اینترنت و دربارهی آن از طریق چهار رویکرد، که سه رویکرد آن از جمله رویکرد اثباتگرایی، رویکرد تفسیری و رویکرد انتقادی تاثیر بهسزایی بر نحوهی تفکر دربارهی نقش و اثر رسانههای جمعی داشتهاند (گونتر، 1384:17) و همچنین رویکرد پسامدرن که گامی فراتر از سه رویکرد مذکور است (گونتر، 1384:24)، می پردازم.
۱. نگاهی اثباتگرایانه به اینترنت
این رویکرد که بر تفکر فلسفی آگوست کنت و امیل دورکهایم استوار است، بیشتر به سمت کمی بودن و کمی کردن شناخت از پدیدهها متمایل است. این رویکرد برای کمی کردن از آزمایشها و پیمایشها و علوم آماری استفاده میکند. گونتر(1384:18) اعتقاد دارد که هدف نهایی این رویکرد تایید و رد فرضیهها و وضع قوانین کلی پیرامون پدیدهها است.
اگر بخواهیم اینترنت را با نگاهی اثباتگرایانه بررسی و مطالعه کنیم، میتوان با استناد به آمارهای رسمی و غیر رسمی در مورد میزان کاربران این فضا، وضعیت نیروهای اجتماعی را در مقایسه با فضای واقعی تحلیل و بررسی کرد. به عنوان مثال میزان حضور زنان در فعالیتهای اجتماعی در فضای واقعی در مقایسه با میزان این حضور در فضای مجازی که بر آمارهای استخراجشده از فضای واقعی که بر اساس معیارهای مشخص از قبیل اشتغال، آفرینشهای هنری، تحصیلات و معیارهایی از این دست استوار است و مقایسه آنها با آمارهای به دست آمده از فضای مجازی با تکیه بر معیارهای خاص این فضا که متفاوت از معیارهای فضای واقعی است، میتواند تحلیلی از نوع و میزان حرکت نیروهای اجتماعی و همچنین عوامل موثر در تفاوت میان حرکت نیروهای اجتماعی در فضای واقعی و مجازی به دست دهد.
۲. رویکرد تفسیری در مطالعهی اینترنت
رویکرد تفسیری به لحاظ حوزهی توجهش به پدیدهها در مقابل رویکرد اثباتگرایی قرار میگیرد. اگر در نگاه اثباتگرایانه به بیرون پدیدها و عوامل خارجی و قابل مشاهدهی موثر توجه میکنیم، در رویکرد تفسیری به درون پدیدهها و نیروهای محرک داخلی نگاه میکنیم. در این رویکرد به بررسی معانی پدیدهها میپردازیم که در متون جریان دارند و منتقل میشوند. تنوع رویکرد تفسیری شامل علم تفسیر و توضیح معانی، روششناسی قومی و تحقیقات کیفی است.
در این روش محقق میتواند با حضور در اتاقهای چت و یا اجتماعات مجازی به بررسی نوع حضور آنلاین افراد و شخصیتی که افراد در این فضا برای خود ایجاد میکنند بپردازد. از نظر دیگر میتواند به بررسی شیوهی برقراری ارتباط افراد با هم و نوع معانی و انتقال آنها در این فضا بپردازد.
در این روش محقق باید برای گردآوری اطلاعات از روشهای تحقیقات کیفی استفاده کرده و مدت زیادی را برای جمعآوری دادهها از محیط و افراد مورد مطالعه صرف کند.
این دسته از پژوهشگران بر خلاف تفسیرگراها معتقدند حتی معانی ابراز شده و فهم شده، به غلط ابراز میشود و این نتیجهی ”بازنمائی غلطی“ است که میتواند منبع آن رسانهها باشد.
به عنوان مثال میتوان با این رویکرد به ساختار قدرت افراد در اینترنت که فضای عادلانهتری نسبت به جهان واقعی فراهم کردهاست توجه کرد و به مطالعهی این امر پرداخت.
۴. دیدگاه پستمدرن در قبال اینترنت
با این رویکرد محقق بدون هیچ پیشفرضی به دنبال پژوهش در این فضا میرود. در حقیقت پژوهشگران پستمدرن قراردادن پیشفرض برای مطالعهی پدیده ها را نمیپسندند و برای انجام تحقیقات خود مستقیما به سراغ پدیدهی مورد نظر خود میروند و آن را مطالعه میکنند.